http://jazeb.ParsiBlog.com | ||
داستان زن دایی داستان مامان داستان خواهر
داستان مامان صد در صد واقعی داستان من ومامان دنبال چی میگردی؟..... هرچی بخوای ما نداریم که!!!.....بعضی چیزارو داریم بقیه رو هم بعدا میاریم!!!! داستان مامان رو الان داریم .. .. .. . ..این نبود؟؟؟ چی بود؟؟ داستان زن عمو یاشاید هم داستان زن دایی خلاصه یه چیزی تو همین مایه ها بوده دیگه نبوده؟؟؟؟؟ به هرحال خوش اومدی قدمت روی چشم به دنبال کدامین قصه و افسانه می گردی؟! در این بیغوله رد پایی از یاران نمی یابی چراغ شیخ شد خاموش و این افسانه روشن شد که در شهر بدان میراثی از انسان نمی یابی نمیخوام بگم که آدم بدی هستی(چون خودم خیلی از تو بدترم) ولی میخوام بهت بگم یاشاید بهت یادآوری کنم که: این چیزا فقط مکر وحیله ای ناجوون مردونست که زندگیت رو خراب میکنه این چیزا فقط تمایلات کوتاه مدته که خیلی زود خستت میکنه این چیزا فقط یه سری دروغه که افسردت میکنه این چیزا فقط به باد دادن عمر و جوونیته این چیزا فقط گناه و معصیته (البته اگه هنوز واسه گناه حُرمت ....!!! ) صد بار بدی کردی ودیدی ثمرش را خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی اگه از روی کنج کاوی اومده بودی و سرچ کردی برو و دیگه هم دور این چیزا نگرد ولی اگه از عمد و به نیت گناه کردن اومده بودی( به قول معروف سابقه داری) از ما گفتن بود . . . . . ولی بدون بعضی وقتا به خودم میگم: آخه تا کی باید آدم اینجوری زندگی کنه؟؟؟؟؟ تو هم بهش فکر کن بی تعارف،،، اگه دلت یه خورده متحول شد ، از توبه غافل نشی!!!!! [ پنج شنبه 89/9/11 ] [ 7:20 عصر ] [ مخلوق ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |